زیارت حضرت عباس بن على علیهما السلام
مطلب دوّم : در زیارت حضرت عبّاس بن علىّ بن ابیطالب علیه السلام است شیخ اجل جعفر بن قولویه قمى به سند معتبر از ابوحمزه ثمالى روایت کرده که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمود که چون اراده نمائى که زیارت کنى قبر عبّاس بن على علیه السلام را و آن بر کنار فرات محاذى حایر است مى ایستى بر در روضه و مى گوئى :
سَلامُ اللَّهِ وَسَلامُ مَلاَّئِکتِهِ الْمُقَرَّبینَ
سلام خدا و سلام فرشتگان مقربش
وَاَنْبِیاَّئِهِ الْمُرْسَلینَ وَعِبادِهِ الصّالِحینَ وَجَمیعِ الشُّهَدآءِ
و پیمبران فرستاده اش و بندگان شایسته اش و تمام شهیدان
وَالصِّدّیقینَ وَالزَّاکیاتُ الطَّیباتُ فیما تَغْتَدى وَتَرُوحُ عَلَیک یا بْنَ
و راستگویان و درودهاى پاکیزه و پاک در هر بامداد و پسین بر تو اى فرزند
اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ اَشْهَدُ لَکبِالتَّسْلیمِ وَالتَّصْدیقِ وَالْوَفآءِ وَالنَّصیحَةِ
امیر مؤ منان گواهى دهم برایت که تو تسلیم بودى و تصدیق نمودى و وفاء و خیرخواهى کردى
لِخَلَفِ النَّبِىِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ الْمُرْسَلِ وَالسِّبْطِ الْمُنْتَجَبِ
نسبت به ( حضرت ابا عبداللّه ) یادگار پیامبر صلى اللّه علیه و آله ( آن پیامبر ) مرسل و نوه برگزیده ( آن حضرت )
وَالدَّلیلِ الْعالِمِ وَالْوَصِّىِ الْمُبَلِّغِ وَالْمَظْلُومِ الْمُهْتَضَمِ فَجَزاک اللَّهُ عَنْ
و راهنماى دانشمند و وصیى که رساننده احکام خدا بود و آن ستمدیده اى که حقش پایمال شد پس خداوند پاداشت دهد از
رَسُولِهِ وَعَنْ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَعَنِ الْحَسَنِ وَالْحُسَینِ صَلَواتُ اللَّهِ
جانب رسولش و از امیر مؤ منان و از حسن و حسین درود هاى خدا
عَلَیهِمْ اَفْضَلَ الْجَزآءِ بِما صَبَرْتَ وَاحْتَسَبْتَ وَاَعَنْتَ فَنِعْمَ عُقْبَى
بر ایشان بهترین پاداش ها را بخاطر آن بردباریت و پاداش خوبى و کمکى که کردى و چه نیکو است سرانجام
الدّارِ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَک وَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ جَهِلَ حَقَّک وَاسْتَخَفَّ بِحُرْمَتِک
خانه ات خدا لعنت کند کسى که تو را کشت و خدا لعنت کند کسى که جهل ورزید درباره حق تو و سبک شمرد حرمت تو را
وَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ حالَ بَینَک وَبَینَ مآءِ الْفُراتِ اَشْهَدُ اَنَّک قُتِلْتَ مَظْلُوم
و خدا لعنت کند کسى که حائل شد میان تو و میان آب فرات گواهى دهم که براستى تو مظلوم کشته شدى
وَاَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ لَکمْ ما وَعَدَکمْ جِئْتُک یا بْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَافِد
و براستى که خدا وفا کند به وعده اى که به شما داده آمده ام به درگاهت اى پسر امیر مؤ منان و واردم
اِلَیکمْ وَقَلْبى مُسَلِّمٌ لَکمْ وَتابِعٌ وَاَنَا لَکمْتابِعٌ وَنُصْرَتى لَکمْ مُعَدَّةٌ
بر شما و دلم تسلیم شما و پیروتان هست و خودم نیز پیرو شمایم و یاریم براى شما آماده است
حَتّى یحْکمَ اللَّهُ وَهُوَ خَیرُ الْحاکمینَ فَمَعَکمْ مَعَکمْ لامَعَ عَدُوِّکمْ اِنّى
تا هنگامى که خدا حکم کند و او بهترین حکم کنندگان است و من طرفدار شما و با شما هستم نه با دشمن شما و من
بِکمْ وَبِإِیابِکمْ مِنَ الْمُؤْمِنینَ وَبِمَنْ خالَفَکمْ وَقَتَلَکمْ مِنَ الْکافِرینَ
نسبت به شما و به بازگشتتان ( در زمان رجعت ) ایمان دارم و نسبت به هر کس که با شما مخالفت کرده و شما را کشته کافر و منکرم ،
قَتَلَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْکمْ بِالاَْیدى وَ الاَْلْسُنِ
بکشد خدا مردمى را که شما را کشتند بدست و زبان
پس داخل روضه شو و خود را به ضریح بچسبان و بگو :
اَلسَّلامُ عَلَیک اَیهَا الْعَبْدُ الصّالِحُ الْمُطیعُ لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ
سلام بر تو اى بنده شایسته پیرو خدا و رسولش
وَلاَِمیرِالْمُؤْمِنینَ وَالْحَسَنِ والْحُسَینِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِمْ وَسَلَّمَ
و پیرو امیر مؤ منان و حسن و حسین درود خدا و سلامش بر ایشان باد
اَلسَّلامُ عَلَیک وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ وَمَغْفِرَتُهُ وَرِضْوانُهُ وَعَلى
سلام بر تو و رحمت خدا و برکاتش و آمرزش و خوشنودیش و بر
رُوحِک وَبَدَنِک اَشْهَدُ و اُشْهِدُ اللَّهَ اَنَّک مَضَیتَ عَلى ما مَضى بِهِ
روح تو و بدنت گواهى دهم و خدا را نیز به گواهى گیرم که براستى تو برفتى به همان راهى که رفتند بدان راه
الْبَدْرِیونَ وَالْمُجاهِدُونَ فى سَبیلِ اللَّهِ الْمُناصِحُونَ لَهُ فى جِهادِ
جنگجویان بدر و پیکار کنندگان در راه خدا و خیرخواهان او در پیکار با
اَعْدآئِهِ الْمُبالِغُونَ فى نُصْرَةِ اَوْلِیآئِهِ الذّآبُّونَ عَنْ اَحِبّآئِهِ فَجَزاک اللَّهُ
دشمنانش و کوشایان در یارى دوستانش و دفاع کنندگان از دوستانش پس خداوند پاداشت دهد
اَفْضَلَ الْجَزآءِ وَاَکثَرَ الْجَزآءِ وَاَوْفَرَ الْجَزآءِ وَاَوْفى جَزآءِ اَحَدٍ مِمَّنْ
به بهترین پاداش و بیشترین پاداش و شایان ترین پاداش و کامل ترین پاداشى که به هر یک از کسانى دهند
وَفى بِبَیعَتِهِ وَاسْتَجابَ لَهُ دَعْوَتَهُ وَاَطاعَ وُلاةَ اَمْرِهِ اَشْهَدُ اَنَّک قَدْ
که به بیعت با او وفا کرد و دعوتش را پذیرفت و پیروى کرد از کار دارانش گواهى دهم که تو براستى
بالَغْتَ فِى النَّصیحَةِ وَاَعْطَیتَ غایةَ الْمَجْهُودِ فَبَعَثَک اللَّهُ فِى
کوشش خود را در خیرخواهى کردى و نهایت تلاش خود را در این راه مبذول داشتى خدایت در
الشُّهَدآءِ وَجَعَلَ رُوحَک مَعَ اَرْواحِ السُّعَدآءِ وَاَعْطاک مِنْ جِنانِهِ
زمره شهیدان برانگیزد و روح تو را با ارواح نیکبختان قرار دهد و عطا کند بر تو از بهشت خویش
اَفْسَحَها مَنْزِلاً وَاَفْضَلَها غُرَفاً وَرَفَعَ ذِکرَک فى عِلِّیینَ وَحَشَرَک مَعَ
فراخ ترین منزل و بهترین غرفه ها را و بالا برد نام تو را در بالاترین جایگاه ها و محشورت سازد با
النَّبِیینَ وَالصِّدّیقینَ وَالشُّهَدآءِ وَالصّالِحینَ وَحَسُنَ اُولئِک رَفیق
پیامبران و راستگویان و شهیدان و شایستگان و آنها نیکو رفیقانى هستند
اَشْهَدُ اَنَّک لَمْ تَهِنْ وَلَمْ تَنْکلْ وَاَنَّک مَضَیتَ عَلى بَصیرَةٍ مِنْ اَمْرِک
گواهى دهم که براستى تو سستى نکردى و سر نتافتى و به راهى که رفتى از روى بصیرت و بینائى کامل رفتى
مُقْتَدِیاً بِالصّالِحینَ وَمُتَّبِعاً لِلنَّبِیینَ فَجَمَعَ اللَّهُ بَینَنا وَبَینَک وَبَینَ
اقتداء به مردم شایسته کردى و پیروى از پیمبران نمودى پس خداوند گرد آورد میان ما و تو
رَسُولِهِ وَاَوْلِیآئِهِ فى مَنازِلِ الْمُخْبِتینَ فَاِنَّهُ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ
و رسولش و دوستانش در جایگاه هاى فروتنان ( حق ) زیرا که او مهربانترین مهربانان است
مؤلّف گوید که خوب است این زیارت را پشت سر قبر رو به قبله بخوانى چنانکه شیخ در تهذیب فرموده ثمّ ادخل " فانکبَّ عَلَى الْقَبْرِ وَ قُلْ وَ اَنْتَ مُسْتَقْبل الْقِبْلَةِ اَلسَّلامُ عَلَیک اَیهَا الْعَبْدُ الصّالِحُ " و نیز بدانکه زیارت جناب عبّاس موافق روایت مذکور همین بود که ذکر شد لکن سید بن طاوس و شیخ مفید و دیگران بعد از این فرموده اند که پس برو به سمت بالا سر و دو رکعت نماز کن و بعد از آن آنچه خواهى نماز کن و بخوان خدا را بسیار و بگو در عقب نماز :
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَلا تَدَعْ لى فى هذَا
خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد و وامگذار براى من در این
الْمَکانِ الْمُکرَّمِ وَالْمَشْهَدِ الْمُعَظَّمِ ذَنْباً اِلاّ غَفَرْتَهُ وَلا هَمّاً اِلاّ فَرَّجْتَهُ
مکان گرامى و زیارتگاه بزرگ گناهى جز آنکه بیامرزیش و نه اندوهى جز آنکه برطرف کنى
وَلا مَرَضاً اِلاّ شَفَیتَهُ وَلا عَیباً اِلاّ سَتَرْتَهُ وَلا رِزْقاً اِلاّ بَسَطْتَهُ وَل
و نه بیمارى جز آنکه بهبودیش دهى و نه عیبى جز آنکه بپوشانیش و نه روزى جز آنکه وسیعش کنى و نه
خَوْفاً الاّ آمَنْتَهُ وَلا شَمْلاً اِلاّ جَمَعْتَهُ وَلا غآئِباً اِلاّ حَفِظْتَهُ وَاَدْنَیتَهُ
ترسى جز آنکه ایمنى بخشى و نه پراکندگى جز آنکه گردآورى و نه شخص دور از نظرى را جز آنکه نگاهداریش کنى و دیدارش را
وَلا حاجَةً مِنْ حَوآئِجِ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ لَک فیها رِضِىً وَلِىَ فیه
نزدیک گردانى و نه حاجتى از حاجت هاى دنیا و آخرت که خوشنودى تو و صلاح من در آن باشد
صَلاحٌ اِلاّ قَضَیتَها یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
جز آنکه برآورى آن را اى مهربانترین مهربانان
پس برگرد به سوى ضریح و نزد پاها بایست و بگو :
اَلسَّلامُ عَلَیک یا اَبَا الْفَضْلِ الْعَبّاسَ ابْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ
سلام بر تو اى اباالفضل العباس فرزند امیر مؤمنان
اَلسَّلامُ عَلَیک یا بْنَ سَیدِ الْوَصِیینَ اَلسَّلامُ عَلَیک یا بْنَ اَوَّلِ الْقَوْمِ
سلام بر تو اى فرزند آقاى اوصیاء سلام بر تو اى فرزند نخستین مردمى
اِسْلاماً وَاَقْدَمِهِمْ ایماناً وَاَقْوَمِهِمْ بِدینِ اللَّهِ وَاَحْوَطِهِمْ عَلَى الاِْسْلامِ
که مسلمان شد و جلوترین کسى که ایمان آورد و محکمترین مردم نسبت به دین خدا و با احتیاط ترین افراد درباره اسلام
اَشْهَدُ لَقَدْ نَصَحْتَ لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ وَلاَِخیک فَنِعْمَ الاَْخُ الْمُواسى فَلَعَنَ
گواهى دهم که تو بخوبى خیرخواهى کردى درباره خدا و رسولش و درباره برادرت پس چه نیکو برادر همدردى بودى خدا
اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْک وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً ظَلَمَتْک وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اسْتَحَلَّتْ مِنْک
لعنت کند مردمى که تو را کشتند و خدا لعنت کند مردمى که به تو ستم کردند و خدا لعنت کند مردمى که حرمت تو را حلال
الْمَحارِمَ وَانْتَهَکتْ حُرْمَةَ الاِْسْلامِ فَنِعْمَ الصّابِرُ الْمُجاهِدُ الْمُحامِى
شمردند ( و پایمال کردند ) و دریدند ( نسبت به تو ) حرمت اسلام را و تو چه نیکو شکیباى مجاهد و حامى
النّاصِرُ وَالاَْخُ الدّافِعُ عَنْ اَخیهِ الْمُجیبُ اِلى طاعَةِ رَبِّهِ الرّاغِبُ
و یاورى بودى و ( چه خوب ) برادرى که مدافع از برادرش بود و پاسخ دهنده اطاعت پروردگارش و مشتاق بودى
فیما زَهِدَ فیهِ غَیرُهُ مِنَ الثَّوابِ الْجَزیلِ وَالثَّنآءِ الْجَمیلِ وَاَ لْحَقَک
بدانچه کناره گیرى کردند از آن دیگران از آن نیک پاداش بسیار و ستایش زیبا و ملحقت ساخت
اللَّهُ بِدَرَجَةِ آبآئِک فى جَنّاتِ النَّعیمِ اَللّهُمَّ اِنّى تَعَرَّضْتُ لِزِیارَةِ
خداوند به درجه پدرانت در بهشت هاى پر نعمت خدایا من اقدام به زیارت
اَوْلِیآئِک رَغْبَةً فى ثَوابِک وَرَجآءً لِمَغْفِرَتِک وَجَزیلِ اِحْسانِک
دوستانت کردم بخاطر اشتیاقى که در پاداش نیک تو دارم و به امید آمرزشت و بسیارى احسانت
فَاَسْئَلُک اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ وَاَنْ تَجْعَلَ رِزْقى
پس از تو خواهم که اولاً درود فرستى بر محمد و آل پاکش و دیگر آنکه روزیم را بواسطه
بِهِمْ دآرّاً وَعَیشى بِهِمْ قآرّاً وَزِیارَتى بِهِمْ مَقْبُولَةً وَحَیوتى بِهِمْ
ایشان ریزان گردانى و خوشیم را بدان ها ثابت و زیارتم را بخاطر آنها پذیرفته و زندگیم را بدیشان
طَیبَةً وَاَدْرِجْنى اِدْراجَ الْمُکرَمینَ وَاجْعَلْنى مِمَّنْ ینْقَلِبُ مِنْ زِیارَةِ
دل پسند کنى و مرا در زمره گرامیان درج کنى و قرارم دهى از کسانى که چون از زیارت
مَشاهِدِ اَحِبّآئِک مُفْلِحاً مُنْجِحاً قَدِ اسْتَوْجَبَ غُفْرانَ الذُّنُوبِ وَسَتْرَ
زیارتگاه دوستانت باز گردد رستگار و کامیاب باشد چنانکه مستوجب شده باشد آمرزش گناهان و پوشیدن
الْعُیوبِ وَکشْفَ الْکرُوبِ اِنَّک اَهْلُ التَّقْوى وَاَهْلُ الْمَغْفِرَةِ
عیب ها و برطرف شدن گرفتاری هایش را که براستى تو شایسته هستى پرهیزکارى ( از تو ) را و اهل آمرزشى
و چون خواهى وداع کنى آن حضرت را پس برو به نزد قبر شریف و بگو این را که در روایت اَبُو حمزه ثمالى است و علماء نیز ذکر کرده اند :
اَسْتَوْدِعُک اللَّهَ وَاَسْتَرْعیک وَاَقْرَءُ عَلَیک
به خدا مى سپارمت و توجه و مراعات کردنت را خواهانم
اَلسَّلامَ آمَنّا بِاللَّهِ وَبِرَسُولِهِ وَبِکتابِهِ وَبِما جاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ اَللّهُمَّ
و سلام بر تو مى فرستم ایمان داریم به خدا و رسولش و به کتابش و بدانچه او از نزد خدا آورده است خدای
فَاکتُبْنا مَعَ الشّاهِدینَ اَللّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَتى قَبْرَ
بنویس نام ما را با گواهان خدایا مگردان این زیارت را آخرین بار زیارتم از قبر
ابْنِ اَخى رَسُولِک صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ وَارْزُقْنى زِیارَتَهُ اَبَداً ما
فرزند برادر پیغمبرت که درود تو بر او و آلش باد و روزى من کن زیارتش را همیشه تا
اَبْقَیتَنى وَاحْشُرْنى مَعَهُ وَمَعَ آبآئِهِ فِى الجِنانِ وَعَرِّفْ بَینى وَبَینَهُ
زنده ام دارى و محشورم کن با او و با پدرانش در بهشت و شناسائى بر قرار کن میان من و او
وَبَینَ رَسُولِک وَاَوْلِیآئِک اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
و پیامبرت و دوستانت خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد
وَتَوَفَّنى عَلَى الاْیمانِ بِک وَالتَّصْدیقِ بِرَسُولِک وَالْوِلایةِ لِعَلىِّ بْنِ
و بمیرانم بر ایمان بخودت و تصدیق به پیامبرت و بر ولایت على بن
اَبیطالِبٍ وَالاَْئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ عَلَیهِمُ السَّلامُ وَالْبَرآئَةِ مِنْ عَدُوِّهِمْ
ابیطالب و امامان از فرزندانش علیهم السلام و بیزارى از دشمنانشان
فَاِنّى قَدْ رَضیتُ یا رَبّى بِذلِک وَصَلَّى اللَّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
زیرا که من اى پروردگار مهربان به همین خوشنودم و درود خدا بر محمد و آل محمد
پس دعاکن از براى خود و از براى پدر و مادر و مؤمنین و مسلمین و اختیار کن از دعاها هر دعائى که مى خواهى .
مؤلّف گوید که روایت شده در خبرى از حضرت سید سجّاد علیه السلام آنچه حاصلش آن است که فرمودند خدا رحمت کند عبّاس را که ایثار کرد بر خود برادر خود را و جان خود را فداى آن حضرت نمود تا آنکه در یارى او دو دستش را قطع کردند و حقّ تعالى در عوض دو دست او دو بال به او عنایت فرمود که با آن دو بال با فرشتگان در بهشت مانند جعفر بن ابى طالب پرواز مى کند و از براى عبّاس علیه السلام در نزد خداوند منزلتى است در روز قیامت که مَغْبُوط جمیع شهداء است و جمیع شهدا را آرزوى مقام او است و نقل شده که حضرت عبّاس علیه السلام در وقت شهادت سى و چهار ساله بود و آنکه امّ البنین مادر عباس علیه السلام در ماتم او و برادران اعیانى او بیرون مدینه در بقیع مى شد و در ماتم ایشان چنان ندبه و گریه مى کرد که هر که از آنجا مى گذشت گریان مى گشت گریستن دوستان عجبى نیست مروان بن الحکم که بزرگتر دشمنى بود خاندان نبوت را چون بر امّ البنین عبور مى کرد از اثر گریه او گریه مى کرد و این اشعار از امّ البنین در مرثیه حضرت ابوالفضل علیه السلام و دیگر پسرانش نقل شده :
یا مَنْ رَاَى الْعَبّاسَ کرَّ عَلى جَماهیرِ النَّقَدِ ............ وَوَراهُ مِنْ اَبْنآءِ حَیدَرَ کلُّ لَیثٍ ذى لَبَدٍ
اى که دیدى عباس را حمله مى کرد بر توده هاى فرومایه ............ و پشت سرش فرزندان حیدر بودند چون شیران یال دار
اُنْبِئْتُ اَنَّ ابْنى اُصیبَ بِرَاْسِهِ مَقْطُوعَ یدٍ ............ وَیلى عَلى شِبْلى اَمالَ بِرَاْسِهِ ضَرْبُالْعَمَدِ
شنیده ام که پسرم را در وقتى که دستش بریده بود ............ به سرش زده اند واى بر من که شیربچه ام را عمود زدند
لَوْ کانَ سَیفُک فى یدَیک لَما دَنى مِنْهُ اَحَدٌ ............ اگر شمشیر در دستش بود کسى جرئت نداشت به او نزدیک شود
وَلَها اَیضا
لا تَدْعُوِنّى وَیک اُمَّ الْبَنینَ تُذَکرینى بِلُیوثِ الْعَرینِ
واى بر تو دیگر مرا مادر پسران مخوان که به یاد شیران بیشه ام مى اندازى
کانَتْ بَنُونَ لِىَ اُدْعى بِهِمْ وَالْیوْمَ اَصْبَحْتُ وَلا مِنْ بَنینَ
پسرانى داشتم که بدان جهت مرا به این نام مى خواندند ولى امروز دیگر پسرانى ندارم
اَرْبَعَةٌ مِثْلُ نُسُورِ الرُّبى قَدْ واصَلُوا الْمَوْتَ بِقَطْعِ الْوَتینِ
چهار پسر چون بازهاى کوهسار که با قطع شاهرگشان از جهان رفتند
تَنازَعَ الْخِرْصانُ اَشْلائَهُمْ فَکلُّهُمْ اَمْسى صَریعا طَعینِ
نیزه ها بر روى پیکرشان ستیزه داشتند و همگى با تن مجروح به خاک افتادند
یا لَیتَ شِعْرى اَکما اَخْبَرُو بِاَنَّ عَبّاسا قَطیعُ الْیمینِ
اى کاش مى دانستم که آیا راست است که دست راست عباس جدا گشته است